مرور یکی از پژوهش های دکتر مرتضی منطقی: بررسی اثرات فرهنگی اینستاگرام بر کاربران نوجوان و جوان ایرانی
24 اردیبهشت 1402

هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات فرهنگی اینستاگرام بر کاربران نوجوان و جوان آن است. در این پژوهش که با رویکرد پژوهش کیفی (و با شکل داده­بنیاد) صورت پذیرفت، به شکل تصادفی با جمعی از نوجوانان و جوانان در مورد چگونگی کاربری آنان از اینستاگرام مصاحبه عمیق صورت پذیرفت و اثرات این کاربری که در ظواهر، رفتار‌ها و اندیشه‌‌های آنان به وقوع پیوسته است، مورد ردگیری و بررسی قرار گرفت.

کدهای اولیه به دست آمده در پژوهش حاضر به قرار زیر بود:

امکان برخورداری از ابعاد آموزشی اینستا به شکل رایگان یا با هزینه اندک، اطلاع­رسانی­‌، ارتقای دید زیست محیطی برخی از کاربران در جریان فرهنگ­سازی­های زیست محیطی، ارتقای فرهنگ کتاب­خوانی، تبدیل قسمت‌هایی از اینستا به یک گالری هنری، پذیرش دیگر اقوام بشری، پذیرش تولید محتوای کاربران، اثرپذیری از سلبریتی­ها، اثرپذیری از بلاگر‌ها، اینفلوئنسر‌ها و شاخ‌های مجازی (به عنوان منابع ارزشی جدید)، پا به عرصه نهادن هویت‌های حاشیه­ای در فضای مجازی، اثرپذیری از منادیان پاسداشت ارزش‌های غرب در داخل، استقبال از فرهنگ فمینیستی (جنبش برابری زن و مرد)، گسترش نگاه ابزاری و تحقیر آمیز نسبت به زنان، کاربری از بازی‌های دیجیتال، کلیپ‌ها، فیلم‌ها و سریال‌های عرضه شده در فضای مجازی، کاربری از زیور آلات و وسایل نمایش داده شده در فیلم‌ها، سریال‌ها و گروه­های موسیقی آن سوی آب، اثرپذیری از فرهنگ انتقالی از طریق موسیقی، استفاده از اینستا به مثابه ابزاری برای دور زدن محدودیت‌های اجتماعی، جهانی شدن و آمیختگی فرهنگی پدید آمده برای کاربران، آزادی عمل در انتخاب منابع فرهنگی مورد استفاده، اثرگذاری روی ذایقه و عادات غذایی کاربران،

تحول­آفرینی‌‌های نامناسب در زبان، جایگزینی فعالیت‌های فرهنگی سنتی با فعالیت‌های فرهنگی آن سوی آب، سرگرمی و گذران فراغت، مواجهه کاربران با فضایی مالامال از هیجان در اینستاگرام، رقابت در جهت کسب هوادار، پسند، دیده شدن و دریافت اظهار نظر، کاهش شدید حریم خصوصی کاربران در فضای مجازی، انجام چالش‌های نامتعارف، دامن زدن به هرزه­نگاری،  استقبال از صور مختلف حیات جنسی، استقبال از روابط آزاد و ازدواج سفید (مدنی)، تحول­یابی مقوله عشق، کم رنگ شدن مقوله خانواده در ذهن کاربران، پررنگ شدن مقوله شرط­بندی و قمار در ذهن کاربران،  کاهش حساسیت در برخورد با سوءمصرف مواد، سایه­گستر شدن معیارهای لذّت­مدار و لاکچری در زندگی،  نهادینه شدن تقلب در اذهان برخی از کاربران، مواجهه با نمایش ویترین زندگی دیگران در اینستاگرام، ایجاد فضایی جهت تحقق خودشیفتگی برخی از افراد خودشیفته، بروز تبعات ناشی از فقدان سازوکارهای تهاجم شکن، جایگزینی رسانه‌‌های غربی به جای رسانه‌‌های داخلی، تشویق غیرمستقیم کاربران به تجربه همه چیز، اتکاء به منابع غیرموثق، سطحی شدن دانش افراد با اتکاء به هشتگ­ها، محوریت یافتن مقوله اینستاگرام (و فضای مجازی) در مدارس پنهان، ضروری ندانستن طی مراتب آموزش عمومی، تنزل دید زیست محیطی کاربران، تبدیل فضای مجازی و اینستاگرام به یک مرجع اطلاعاتی برای نوجوانان و جوانان، تغییر مرجع فرهنگی نوجوانان و جوانان از خانه، محیط آموزشی و جامعه به اینستاگرام (و فضای مجازی)، دامن زدن به فرهنگ مبتنی بر جسم،  گسست ارزشی و فرهنگی.

پس از احصای مقوله­بندی­ها یا کد‌های اولیه و تبدیل این کد‌ها به کد‌های ثانویه یا نهایی، تلاش شد تا با چینش مناسب کد‌های نهایی به دست آمده، به دورنمایی از مسأله مورد دست یافت.

با توجه به این که مدل­سازی در مقوله فضای مجازی باید در ارتباط با چگونگی تعامل فرد با فناوری باشد (به این معنا که یک فرد ممکن است فردی با خودکنترلی و سواد رسانه لازم، به کاربری از فناوری­های ارتباطی جدید بپردازد و فرد دیگری بدون خودکنترلی یا خودکنترلی اندک و بدون سواد رسانه لازم، به کاربری از فناوری­های ارتباطی جدید بپردازد)، بنابراین انتظار طرح دو مدل در ارتباط با کاربری از فناوری­ها امری دور از انتظاری نیست.

مدل نخست پیشنهادی برای تبیین کاربری فرهنگی افراد خودکنترل و برخوردار از بسترسازی فرهنگی لازم در کاربری از فناوری­های ارتباطی جدید، به قرار زیر است:

امکان برخورداری از ابعاد آموزشی اینستا به شکل رایگان یا با هزینه اندک، ارتقای فرهنگ کتاب­خوانی، تبدیل قسمت‌هایی از اینستا به یک گالری هنری، اطلاع­رسانی‌های مفید، ارتقای دید زیست محیطی برخی از کاربران در جریان فرهنگ­سازی‌های زیست محیطی، پذیرش دیگر اقوام بشری، پذیرش تولید محتوای کاربران.

مدل دوم پیشنهادی برای تبیین کاربری فرهنگی افراد با خودکنترلی اندک و افرادی که بدون بسترسازی فرهنگی لازم به کاربری از فناوری­های ارتباطی جدید (و در اینجا کاربری از شبکه اجتماعی اینستاگرام) پرداخته اند، در چهار محور کلی: تغذیه ارزشی از اینستا، پدیدآیی تحول در منابع اخذ ارزش، تحقق تغییرات رفتاری و تغییر سبک زندگی از سبک زندگی تکلف­مدار به سبک زندگی لاکچری و لذّت­مدار قابل پیشنهاد است. شرح هر یک از موارد پیش­گفته به قرار زیر است:

 

01 تغذیه ارزشی از اینستا

به دست آوردن آزادی عمل در انتخاب منابع فرهنگی مختلف، سرگرمی و گذران فراغت،  کاربری از بازی‌های دیجیتال، کلیپ‌ها، فیلم‌ها و سریال‌های عرضه شده در فضای مجازی، کاربری از زیورآلات و وسایل نمایش داده شده در فیلم‌ها، سریال‌ها و گروه‌های موسیقی آن سوی آب،  اثرپذیری از فرهنگ انتقالی از طریق موسیقی، اثرپذیری از چالش‌های نامتعارف مطرح شده در اینستا، پررنگ شدن مسأله شرط­بندی و قمار در ذهن کاربران، اثرپذیری از سلبریتی­ها، اثرپذیری از بلاگر‌ها، اینفلوئنسر‌ها و شاخ‌های مجازی به عنوان منابع ارزشی جدید، پا به عرصه نهادن هویت‌های حاشیه­ای در فضای مجازی، اثرپذیری از منادیان پاسداشت ارزش‌های غرب در داخل، اثرپذیری از افراد خودشیفته حاضر در فضای اینستا، مواجهه با نمایش ویترین زندگی دیگران در اینستا، سطحی شدن دانش افراد با اتکاء به هشتگ­ها، تشویق غیرمستقیم کاربران به تجربه­گرایی و تجربه همه چیز، اتکا به منابع غیرموثق، تحول­آفرینی‌‌های نامناسب در زبان.

 

02 پدیدآیی تحول در منابع اخذ ارزش

جایگزینی فعالیت‌های فرهنگی سنتی با فعالیت‌های فرهنگی غربی، جایگزینی رسانه‌‌های غربی به جای رسانه‌‌های داخلی، استقبال از فرهنگ فمینیستی، استفاده از اینستا به مثابه ابزاری برای دور زدن محدودیت‌های اجتماعی، تحقق آمیختگی فرهنگی در جریان جهانی اندیشیدن، ضروری ندانستن طی مراتب آموزش عمومی.

 

03 تحقق تغییرات رفتاری

اثرگذاری روی ذایقه و عادات غذایی کاربران، کاهش شدید حریم خصوصی کاربران در اینستا، کاهش حساسیت در برابر محتوای حاوی سکس و خشونت، استقبال از صور مختلف حیات جنسی، حمایت از اقلیت جنسی، سوق یافتن به سمت بی­حیایی و بی­بند و باری جنسی، استقبال از ازدواج سفید یا مدنی، گسترش نگاه ابزاری و تحقیر آمیز نسبت به زنان، کم رنگ شدن مسأله خانواده در ذهن کاربران، رقابت با دیگران بر سر به دست آوردن هر چه بیش‌تر هوادار، پسند، دیده شدن و دریافت اظهار نظر، ایجاد فضایی جهت تحقق خودشیفتگی برخی از افراد خودشیفته، تنزل دید زیست محیطی کاربران، کاهش حساسیت در برخورد با سوءمصرف مواد، نهادینه شدن تقلب در اذهان برخی از کاربران، تحول آفرینی در روابط بین فردی، تحول­یابی مقوله عشق.

 

04 تغییر سبک زندگی از سبک زندگی تکلف­مدار به سبک زندگی لاکچری و لذّت­مدار

تبدیل اینستا (و فضای مجازی) به مرجع اطلاعاتی نوجوانان و جوانان، سایه­گستر شدن سبک زندگی لاکچری[1] در زندگی کاربران، گسست ارزشی و فرهنگی.

نتایج برآمده از پژوهش کیفی انجام شده، دلالت بر آن دارند که در مدل پیشنهادی دوم پژوهش که ناظر بر کاربری افراد با خودکنترلی اندک و غالباً بدون برخورداری از سواد رسانه هست (و البته غالب کاربران نوجوان و جوان ایرانی و افراد مصاحبه شده در جریان پژوهش در این دسته می‌گنجند)، این است که کاربران نوجوان و جوان ایرانی در جریان کاربری مستمر از شبکه اجتماعی اینستاگرام، نخست با ارزش‌های متفاوتی در فضای اجتماعی و فرهنگی اینستا مواجه می‌گردند و دانسته و نادانسته تحت تأثیر ارزش‌های تبلیغ شده در آن قرار گرفته و به نوعی تحت تأثیر تغذیه ارزشی از اینستا قرار می‌گیرند.

در ادامه، کاربران نوجوان و جوان در مواجهه با اینستاگرام، در منابع اخذ اطلاعات و ارزش‌های خویش تجدید نظر به عمل آورده، قسمت‌هایی از منابع مورد استفاده و کاربری خویش را منابع موجود و معرفی شده در اینستاگرام قرار می‌دهند.

مجموعه تغذیه ارزشی کاربران از اینستا و تغییراتی که در منابع اخذ ارزش آنان پدید آمده است، کاربران نوجوان و جوان را به سمت برخی از تغییر‌های رفتاری سوق می‌دهند و مواردی مانند: تغییر در ذایقه غذایی، تغییر در نوع نگاه به روابط دو جنس، پر رنگ شدن عشق مادی با کم رنگ شدن عشق معنوی، تغییر در نگرش به تشکیل خانواده، کاهش حساسیت نسبت به سوءمصرف مواد و مانند آن، در کاربران عیان و پدیدار می‌گردد.

ماحصل تغییرات رفتاری اخیر کاربران نوجوان و جوان را می‌توان به صورت تغییر پدید آمده در سبک زندگی آنان ملاحظه کرد. به این معنا که کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام، با فاصله گرفتن تدریجی از «سبک زندگی تکلیف­مدار» بومی خویش، به سمت و سوی «سبک زندگی لاکچری و لذّت­مدار» سوق می‌یابند و به جای دید جمع­گرای پیشین خویش و دید تلاش برای ارتقاء و تعالی جامعه­شان، از دیدی فردگرا برخوردار می‌شوند که تنها و تنها لذّات و هواهای نفسانی آنان است که حرف نخست را در سبک زندگی جدید آنان زده و کاربران را بدان سمت و سو دلالت و راهنمایی می‌کند.

 

 

[1]  سبک زندگی لاکچری در بُعد روانی با گسترش از خود بیگانگی توام بوده، در بُعد اجتماعی، جابه­جایی سبک زندگی تکلیف­مدار با سبک زندگی لذّت­مدار، پذیرش خط­مشی‌‌های لاکچری و در آرزوی تحقق لاکچری بودن را به همراه دارد. به همین ترتیب سبک زندگی لاکچری در بُعد فرهنگی با پذیرش انسان­گرایی (اومانیسم)، فرهنگ فردگرا و لذّت­مدار، استقبال از تفریحات توام با بی­بند و باری و بی­حیایی، به نمایش نهادن فعالیت‌های مبتذل، دامن زدن به فرهنگ مبتنی بر جسم و لذّات آن همراه بوده، در بُعد اقتصادی، مصرف­گرایی و استقبال از زندگی اشرافی را در دستور کار خود دارد.

سبک زندگی اخیر در بُعد زیباشناختی تبعیت از مد‌های غربی، تتو و پذیرش استاندار‌های زیبایی غرب را به همراه داشته، در بُعد عقیدتی، تزلزل عقیده به ادیان الهی و رو آوردن به خرافه و خرافه­گرایی را می­پذیرد. کم رنگ شدن نقش خانواده در زندگی فرد، بُعد خانوادگی سبک زندگی لاکچری به شمار می­رود.

رو آوردن به اخلاق نازل، مادی و شهوی و پذیرش دم غنیمتی بودن و گاهی پوچ دیدن هستی، زوایای اخلاقی و فلسفی سبک زندگی لاکچری را به نمایش می­گذارند.

 

login